دنیای جوک و اس ام اس

دنیای جوک و اس ام اس

دنیای جوک و اس ام اس

دنیای جوک و اس ام اس

جوک غضنفر و گوساله

یه روز غضنفربه پسرش می گه این جوری که تو داری درس می خونی در آینده حتی یه گوساله هم نمی شی. اصلا می دونی گوساله چیه ؟پسر: آره که می دونم گوساله، کسیه که باباش گاو باشه

تا حالا دقت کردین

تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!

تا حالا دقت کردین

تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟

تا حالا دقت کردین

تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی ، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن!

تا حالا دقت کردین

تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بغلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای میکنن میخندن؟  !

تا حالا دقت کردین

تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت بدون لباس بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟

تا حالا دقت کردین

دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟

جوک ضد دختر

دختر داشت توی کافه کاپوچینو میخورد،
پسری اومد یه کاغذ تا شده انداخت روی میزش و رفت ! 
دختره خیلی با خودش کلنجار رفت که کاغذ و برداره یا نه ؛ آخر اونو برداشت گذاشت لای دفترش . 
شب توی اتاقش از خود پرسید آیا این پسر میتونه آغاز راه خوشبختی باشه یا شاید بدبختی؟ بالاخره دل به دریا زد و کاغذ رو باز کرد با کمال تعجب دید که روی کاغذ با خط زیبا نوشته شده :
.
.
.
.

.
.
..
.
کاپوچینو رو با نی نمیخورن بزغاله جون !!

یکی از فانتزیام اینه که

تو خیابون به دوس دخدرم متلک بگن
اونم بیاد به من بگه
بعد چاقو بردارم برم سراغ یارو ،
تو راه داییم بیاد جلومو بگیره نصیحتم کنه
بگه مردونگی کن به خاطر من کوتاه بیا
بعد من این دیالوگ رو بگم
"خان دایی حرف از مردونگی نزنکه هیچ خوشم نیومد کی واسه من قد یه نخود مردونگی کرد که من خروار خروار براش رو کنم؟
واسه هرکی مردونگی کردم از پشت با خنجر کوبید تو قلبم"
هیچی دیگه فقط همین دیالوگ رو بگم و منصرف بشم
بعد برم سمت غروب محو بشم

دوس دخترم غلط کرد تنها رفت تو خیابون خاک تو سرش اصن :|

یکی از فانتزیام اینه که

تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم...
بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم...
منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد...برو از خدا بترس.... :| 
بعد محکم تخته پاکن میزنم زمین همه جا گردو خاک میشه بعد همه از کلاس بیان بیرون
بعد همین جوری اس و پاس برم توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن و همزمان با موبایلم بگم : لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه ،کلی آدم بیگناه اینجا هست !بعد پلیس منو ببینه عزم خواهش کنند که بیا لطفا پلیس بشو بعد این استادِ که 2ترم باهام لج کرد, گیرم بیوفته بعد بهش بگم : شما که استادی چرا ؟ شـوما باید الگوی مردم باشید خلاصه کاری کنم که بگه ببخشید شرمنده 
اون موقع س که راحت می‌تونم برم تو افق محو بشم