نور حق جلوه به برج شرف زهرا کرد
بین به این نور که این گونه درخشان آمد
وه چه روزی است مبارک ز قدوم شه دین
موسم مغفرت و رحمت یزدان آمد
روز فرخنده میلاد حسین بن علی
مژدهی خامُشی آتش نیران آمد
همین نه من شدهام ریزهخوار خوان حسین
که هست عالم ایجاد، میهمان حسین
ز آفتاب قیامت نباشدش باکی
کسی که رفت دمی زیر سایبان حسین
زمین اون گل رو به دست سرنوشت داد و سر نوشت اون گل رو تو قلب من کاشت تا باغچه
خالی قلبم جایگاه یک گل باشد
گل من سالگرد ازدواجمون مبارک.
همسر با وفایم من برای همسفر شدن با تو، از تمام دلبستگیهایم گذشتم
حال منم و یک بغل پر از گلهای عاشقی
تو وعده سبزشدن دل کویر مرا دادی و بغض بی پایان مرا فرونشاندی
وقتی که باران نمیبارد. تو مهربانی ببار ای گل همیشه بهار من.
همسر مهربانم. به ذهنم سپرده ام که غیر از تو به کسی فکر نکنم
به چشمانم یاد داده ام که جز تو نبیند
و در سالروز ازدواجمان هدیه ام برای تو قلبی است که تا ابد می تپد…
همسر عزیزم بعد از این همه سال
اگر خدا قبول کند
دوست دارمت هنوز
سالگرد ازدواجمان مبارک
دلتنگی های من به تو رفته اند، آرام می آیند، در سینه می نشینند، دیگر نمی روند
پدرم، روزت مبارک
پدر جان،نگاه مهربان و صدای دلنشینت همیشه مرحم دل من در این غربت است،بدان که برای من بهترینی.
روزی پدر بزرگم داشت ولخرجی میکرد،بهش گفتم حیفه این پولهارو سخت به دست آوردی ولخرجی نکن،
پدر بزرگم گفت حیف مرحوم پدرم بود که از دست دادم_پس به سلامتی پدر بزرگها که پدرشونو هر چند مرده اند اما بازم دوسشون دارن
قدر پدر بزرگارو بدونیم وبیاییم لایک بارونشون کنیم