روزی
ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی.
یکی گفت: "جناب ملا! شما که
دعوت نداشتی چرا آمدی؟"
ملانصرالدین جواب داد: "اگر صاحب خانه تکلیف
خودش را نمیداند. من وظیفهی خودم را میدانم و هیچوقت از آن غافل
نمیشوم."
یکی از ملانصرالدین می پرسه چه جوری جنگ شروع می شه؟
ملا
بدون معطلی یکی می زنه توی گوش طرف و میگه اینجوری!
پدر جان همیشه دوستت دارم و خواهم داشتم ولی وقتی که روز پدر میرسه
دیگه نمیدونم چه جور جورابی واست بخرم چون همه نوع جوراب رو داری این دفعه
برات دست کش می خرم
دوستت دارم قد یه بشکه بنزین
خاطرخواتم قد یه پمپ بنزین
روز تولد تو بهترینم، هدیه بهت میدم یه کارت بنزین!
اگر تبعیدت کردن باهاتم ، اگر شکنجت کردن باهاتم
اگر اعدامت کردن باهاتم
ولی اگر بنزین خواستن ، من با اونام ! گفته باشم !
ﺭﻭﺍﻧﮑﺎﻭﺍﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ : ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﺍﻧﺼﺮﺍﻑ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺼﺮﺍﻑ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﻭ ﺩﭘﺮﺷﯿﻦ ﻣﺒﺘﻼ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ / ﻫﻢ
ﭼﻨﯿﻦ ﺭﻭﺍﻧﮑﺎﻭﺍﻥ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺁﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﺯﯾﺮﺍ ﻫﻮﺵ ﻭ ﺣﻮﺍﺱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽﺑﺮﺩ.
ﺳﺘﺎﺩ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺼﺮﺍﻑ ﺍﺯ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ
ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﻤﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﻤﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻡ . ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺖﻫﺎﯾﻢ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺟﻬﻨﻢ ﻫﻤﯽ ﺩﺭﺍﺯ ﺍﺳﺖ ﻭﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻣﯽ ﺳﻮﺯﺩ ،ﺧﻮﺍﺏ ﺧﻮﯾﺶ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺒﺮﺍﻥ ﻫﻤﯽ ﺑﺮﺩﻡ .ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﮏ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻫﻤﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
مردی که بالای 18 سال داشت در خانهای میرود و از پسر صاحبخانه طلب آب میکند. پسر کاسهای پر از آب آورده، به دست مرد میدهد.ناگهان کاسه از دست مرد میافتد و میشکند. مرد خجل و شرمنده شروع به عذرخواهی میکند. پسرک هم برای اینکه دل او را به دست آورد میگوید: عیب نداره، به بابام میگم یه کاسه دیگه واسه سگمون بخره
یک ساده لوح که طبیعتاً بالای 18 سال داشت یه روز سرد زمستون می بینه که یه اسب از دهنش داره بخار در می یادمی ره جلوتر و می گه جل الخالق ! پس اون اسب بخاری که می گن اینه؟؟!!
چندنفرمیخواستند به پیک نیک بروند که همشون بالای 18 سال داشتند.تهرانی گفت:ماشینش بامن .رشتی گفت:ماهی کبابش با من.یزدی گفت:من هم برایتان قطاب میاورم. اصفهانی گفت:حالا که هر کدامتان چیزی می اورید من هم داداشم را می اورم.