ملانصرالدین به یکی
از دوستانش گفت: خبر داری فلانی مرده؟
دوستش گفت: "نه! علت مرگش چه
بود؟"
ملا گفت: "علت زنده بودن آن بیچاره معلوم نبود چه رسد به علت
مرگش!"
روزی
ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی.
یکی گفت: "جناب ملا! شما که
دعوت نداشتی چرا آمدی؟"
ملانصرالدین جواب داد: "اگر صاحب خانه تکلیف
خودش را نمیداند. من وظیفهی خودم را میدانم و هیچوقت از آن غافل
نمیشوم."
یکی از ملانصرالدین می پرسه چه جوری جنگ شروع می شه؟
ملا
بدون معطلی یکی می زنه توی گوش طرف و میگه اینجوری!