غضنفر میخواسته یک کبریت رو روشن کنه،هرچی میزده کبریت مادرمرده روشن نمیشده.رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه.غضنفر میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد