یکی از فانتزیام اینه که

یه روز(شب و نصف شب و عصرم بود خیالی نیست) دارم از خیابون رد میشم 
یه دختره سوار لامبورگینی گالاردو (ترجیحا مشکی)
با من تصادف کنه و من در جا بمیرم
بعد دخدره موقع خاکسپاری بیاد و مثل سگ
عذاب وجدان بگیره و هی گریه کنه و بگه خدیا اگه این زنده میشد باهاش ازدواج می کردم تو رو به بزرگیت اونو بر گردون

بعدش دخدر همسادمون بشنوه این حرفاشو بش بگه خفه شو اون عشق من بود تو عشقمو ازم گرفتی قاتل
بعد هم بپره بهشو باهش دعوا کنه و فحاشی اونم ساکت باشه و هیچی نگه و فقط اشک بریزه
من این حرفهاشو بشنوم و وقتی که تابوتم رو گذاشتن قبر و خواستن سرم خاک بریزن یهو مثل آندرتیکر بلند بشم و همه فرار کنن به جز دخدره و دخدره همسادمون دخدر همساده بیاد بم بگه حمید من عاشقتم واز این حرفا منم بگم
تازه اون روی بی شخصیتت رو دیدم این بدبخت که گناهی نداشت اینطور بهش پریدی
بعد من برم پیش اون دخدره و بگم به خاطر دعاهای تو بود که من دوباره زنده شدم 
بعدش با هم ازدواج کنیم و خوشبخت بشیم و سالهای سال تو افق مشغول پرورش بچه هامون بشیم

یکی از فانتزیام اینه که

چندسال دیگه تو اوجِ فانتزی گفتن فانتزی رو ببوسم بذارم کنارباز نشسته شم برم دیگه ور دل دخدر همسادمون و عرصه رو واسه جوونترا باز بذارم
برم یه گوشه بشینم فقط فانتزیها رو نقد و بررسی کنم نقاط ضعف و قوتشون رو بهشون گوش زد کنم...
طرفدارها هم لقب استاد بزرگ فانتزی رو بهم بدن بعد بیان بغلم کننو بندازنم بالا همین که انداختن بالا برم تو افق دیگه بر نگردم...!

از دست همتون راحت شم

عقده ای هم خودتی

یکی از فانتزیام اینه که

دکتر زنان زایمان شم.
بعد دخدر همساده که رفته واسه خودش شوهر کرده تصادفی با شوهره بیاد تو مطبم.
(آخه از قرار بچه شون نمیشه.)
شوهره هم بنده خدا از همه جا بی خبر میاد و تمام اسرارش رو بهم میگه
(خب ناسلامتی پزشک محرمه)
منم یه آزمایش الکی بنویسم براشون و وقتی دوباره اومدن بگم ایراد از دخدره ست و اصلنم قابل درمان نیست
دو ماه بعد دخدر همساده که مطلقه شده میاد سراغم آخه اون با هوش تر این حرفاس که نفهمه چه کلکی تو کاره
ولی من بش میگم برو دنبال همون شوهرت ناتوانت
تو به من وفادار نموندی
خجالت نمیکشی الان اومدی سراغ من
همین موقع در مطبم باز میشه یه دخدر قد بلند مو مشکی خیلی خوشگل میاد تو میگه عزیزم بریم خونه ؟؟
(نامزدمه )
منم بگم بریم عشقم
بعدم سوار لامبورگینی نامزدم شیم با سرعت بریم از اونجا دخدر همسادمونم تو دود لاستیک لامبور گینی مون محو شه

درس عبرت شه واسه همه دخدرا

یکی از فانتزیام اینه که

ﻨﻬﺎ ﻓﺎﻧﺘﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﯾﻨﻪ :
ﻧﺒﯿﻨﻢ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ,
نبینم پدریو که واسه یه لقمه نون سرش تو سطل آشغاله که پلاستیک پیداکنه
ﻧﺒﯿﻨﻢ ﮐﺴﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺍﯾﻨﻮ ﺍﻭﻥ ﺑﺸﻪ,
ﻧﺒﯿﻨﻢ ﮐﺴﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺑﯽ ﭘﻮﻟﯽ ﻗﯿﺪ ﺩﺭﺳﺸﻮ ﺑﺰﻧﻪ,
ﻧﺒﯿﻨﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﻮﻫﯿﻨﯽ ﺑﺸﻪ,
نبینم دختری واسه جای خواب تن فروشی میکنه
ﻧﺒﯿﻨﻢ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﺑﭽﺶ ﺍﻟﻨﮕﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﻔﺮﻭﺷﻪ!!! 
ﺁﺭﻩ ﻓﺎﻧﺘﺰﯼ ﻣﻦ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﻪ ﮐﻪ .
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻓﺎﻧﺘﺰﯼﻣﯿﻤﻮﻧﻪ,
ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺗﻮ ﺍﻓﻖ ﻣﺤﻮ ﺷﺪﻧﻢ ﻧﺪﺍﺭﻡ

یکی از فانتزیام اینه که

قلکمو که حاصل سالها تلاش و پول اندوزیه بشکنم با پولش
یه بوگاتی ویرون بخرم
بیام تو محل کلی پزشو بدم
مخصوصا به دخدر همسادمون که اونم پز مارو به دوستاش بده
کلی ذوق کنه همه دخدرا محل به حالش غبطه بخورن 
منم خر کیف شم
.
.
.
.
.
.
.
.
اما از اونجائی که دیگه پول ندارم بنزین بزنمش
بخاﺑﻮﻧﻤﺶ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮐﯿﻨﮓ
ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﻮﻩ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺷﺒﺮﺩﺷﻪ ﻭ
ﯾﻪ ﺗﻔﻨﮓ ﺑﺎﺩﯼ ﺷﺒﺎ ﺑریم ﺗﻮ ﺑﺎﻏﺎ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﺑﺰﻧیم

کی میاد بریم شکار چجک ؟

یکی از فانتزیام اینه که

برم یکی از این باشگاها ی بادی بیلدینگ
کلی ورزش مرزش کنمو کلی از این امپول مامپولا بزنمو هیکل بسازم
اهههههه
بشم عینهو خود مرحوم ارنولد
بعد
برم تو محله سابقمون
سراغ بچه محلا قدیمو بگیرم پیداشون کنم دیوثا رو برم سر وقتشون
(اخه شما ها که نمیدونین چه بلاها که سرم نیاوردن وقتی کوچیک بودم 
خودم که بماند نامردا اولین عشقمو اولین دخدر همسادمونو اونجا به زور ازم گرفتن)

یعنی مثه رامبو بپرک سر اینا ای بزنمشون ای بزنمشون یهوئی از پشت سرم یه صدای اشنا بشنوم که میگه بس کن حمید کشتی شوهرمو برگردم نگا کنم ببینم OH MY GOD دخدر همساده اولیمونه با یه بچه تو بغلش بگه
اون که داری میزنی شوهرمه منم
(این قسمتو با موزیک متن تایتانیک بخونید )
یاد تمام اون دوران خوش گذشتمون بیوفتم اون دکتر بازیا امپول بازیا
و.....
ازش بپرسم خوشبختی
اونم بگه اره خدا سایه اقامونو بالا سرمون نگه دار
منم اشک تو چشام حلقه بزنه و برم تو افق محو شم

یکی از فانتزیام اینه که

یه شب دخدر همسادمون چنتا SMS بده من جوابشو ندم
اونم ببینه من جوابشو نمیدم زورش بگیره SMS بده بگه زنگت میزنم اگه جواب ندی باهات کات میکنم
چن بار زنگ بزنه رد تماس بدم اونم SMS بده حالم ازت به هم میخوره
سیمکارتشم بشکونه شمارمم حفظش نباشه

منم برم با همون دخدر پولداره که خوشگل قد بلند مو مشکیه که پورشه هم داره
(قابل توجه اقایون ما همچی دافائی داریم رو نمیکنیم )
میخوایم ریا نشه
دوست بشمو عشقو حال

بعده چن وقت تو خیابون ببینه منو بیاد به دستو پام بیفته که غلط کردم منم خودمو براش بگیرم و بگم نمیشه
اونم هی التماس کنه منم دس آخر ببخشمش با کلی منت
(میدونید که نمیتونم ازش بگذرم)
بعد با خوشحالی بریم قدم بزنیم در امتداد افق

یکی از فانتزیام اینه که

برم شهر بازی پارک ملت برم سراغ دستگاه fun far
تو یکی از واگن ها که خالی میره بالا چن تا طرقه تاخیری بزارم
بعد
برم به مسئولش بگم رئیس گفته زنت زنگ زده تصادف کرده بیمارسته زود برو بیمارستان من اینجا جات وامیستم اونم زودی با دو بره

بعد اون واگن خالیه که رسید بالای بالا
دستگاه رو از کار بندازم همچی که کسی نتونه روشنش کنه

بعد بیام با بلند گو بگم دستگاه خراب شده هر لحظه ممکنه منفجر شه
از طرفی هم طرقه ها شروع کنه منفجر شدن

اونوقت واستم کنارو به مردم که خودشونو پرت میکنن از اون بالا بخندم
هر کی یه
شکلی میپره پائین 

روانی هم خودتی شفا هم نمیخوام

یکی از فانتزیام اینه که

اروم تو خیابون برم پشت سر یه دخدر خوشگل
از این دخدر خیلی خوشگلا که فقط تو فیلم خارجیا نشون میده
ﺑﻌﺪ ﺑﮕﻢ ﭼﻄﻮﺭﻱ ﻋﺰﻳﺰﻡ؟
ﭼﺮﺍ ﻳﺎﺩﻱ ﻧﻤﻴﮑﻨﻲ ﻋﺸﻘﻢ؟
اونم با کلی غرور برگرده نگا کنه
یعنی منو که ببینه مجذوب جذابیت های من شه
دلش غش بره
برگرده بگه با منی ؟؟؟
منم هندزفریمو نشون بدم
فک کنه دارم با موبایلم صحبت میکنم ضایع شه
در حد هر چی شما بگی
منم تا از شما فحش نشنیدم برن خودم محو شم

در ضمن دکترام جوابم کردن

یکی از فانتزیام اینه که

وسط sms شبانه خوابم ببره
صبح بلند شم ببینم نوشته :

قربون عشقم برم که خوابش برده!!
.
.
.
.
.
اقا ما یه شب وسط sms بازی با دخدر همسادمون خوابمون برد ،

صبح بلند شدم دیدم نوشته : 
مُــــــــردی
چند تاشو روم نمیشه بگم
اما اخریش این بود
خوابیدی گوساله نفهم بی خداحافظی

من که دیگه ابروم رفت میرم افق یه جا پیدا کنم بمیرم با این انتخابم